در این حلقه کوشیدهایم وضعیت کنونی نظام تربیت معلم در ایران را بررسی و ویژگیهای آن را با کشور استرالیا بررسی تطبیقی و تحلیل کنیم.
این مقاله شامل سه بخش است. در بخش نخست با دیدی انتقادی اجمالی به سیر تحولات نظام تربیت معلم پرداختهایم و پس از آن به تشریح سیاست ها، اقدامات و اتخاذ تدابیری اشاره داشتهایم که در شکل گیری مراکز تربیت معلم کشورمان طی سه دهه اخیر نقس داشته اند سپس به طرح عمده ترین مسایل و دشواریهایی پرداختهایم که این نهاد تربیتی با آن رو به روست، مانند گزینش معلم، تربیت و آماده سازی معلمان و سرانجام نحوه استخدام و جذب معلم.
در بخش دوم به وضعیت نظام تربیت معلم در دو کشور ایران واسترالیا اشاره داشتهایم، با این هدف که امکان مقایسه وجوه تفاوت و تشابه فرایند تربیت معلم را در کشورهای ایران، استرالیا فراهم سازیم. سرانجام، در بخش نهایی، پس از تحلیل اصول حاکم بر فرایند تربیت معلم در دو کشور استرالیا و ایران، به ارایه پیشنهادات کاربردی و موجهترین راهبردهایی پرداخته شده است که می تواند در حل و فصل رضایت بخش مسایل امروز نظام تربیت معلم کشورمان موثر باشند.امیدواریم با بهره گیری از این مجموعه مباحث که از بطن یافتههای یک پژوهش تطبیقی استخراج شده است، یک نظام تربیت معلم کارآمد که اساس و محور هرگونه اصلاحات آموزشی است بنیان نهند.
سیر تحول تاریخی نظام تربیت معلم ایران از سدههای گذشته تا زمان حاضر
نگاهی اجمالی به رویدادهای تربیت معلم در سدههای گذشته که متأثر از موقعیتهای تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دورانهای متفاوت بوده است، این امکان را به ما میدهد تا با دیدگاهها و شیوههای تربیتی معلمان در سدههای پیشین آگاهی یابیم. به گواه تاریخ تحول آموزش و پرورش در سدههای گذشته به ویژه در ایران باستان، معلمان مهمترین نقش را در تربیت نوباوگان و انتقال تمدن، فرهنگ و دانش گذشتگان به نسلهای آینده بر عهده داشتند. در آن دوره، سرچشمه تربیت، دین و پندنامه زرتشت بود که پدر و مادر را مسؤول تربیت فرزند میشناخت. آموزش رسمی به شاهزادگان و روحانیان و بزرگزادگان اختصاص داشت و در روش تدریس به جنبههای علمی آموزش توجه زیاد میشد. و معلمان از میآن همین گروه انتخاب میشدند.
با ظهور «اسلام» تحولی عظیم در ساختار اجتماعی ایران دورهی ساسانی به وجود آمد و دانشاندوزی از انحصار یک طبقه خاص خارج شد. مسجد، کانون فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، محل تربیت فرزندان مسلمانان شد. بعدها به سبب کثرت دانشآموز محل دیگری که «مکتب» نامیده میشد به تعلیم کودکان اختصاص یافت. مکتب نقش آموزش ابتدایی را بر عهده داشت و «مدرسه» و «حوزههای علمیه» عهدهدار آموزش متوسطه و عالی بودند. معروفترین این مدارس را نظامالملک با عنوان «نظامیه» در شهرهای مختلف تأسیس کرد معلمان این مدارس به سه گروه تقسیم میشدند «مدرس»، «نایب مدرس» و «معید».
با تأسیس دارالفنون در سال 1268 ه.ق به همت امیرکبیر، برای نخستین بار دولت در امر تعلیم و تربیت برای خود مسؤلیتی قایل شد. با استخدام معلمان اروپایی در دارالفنون، زمینه نشر تمدن و فرهنگ مغرب زمین در ایران فراهم گشت. دارالفنون دانشی جداگانه و متفاوت از آموزش سنتی ارایه میکرد و میآن آموزش «کاربردی» به سبک اروپایی و آموزش دانش «نظری» و «کلامی» که قبلاً انجام میشد، تمایز به وجود آورد و به عنوان عرضهکننده نوین سرمایه فکری و فرهنگی در جامعه ایران مطرح گردید. در این دوره برای نخستین بار، معلمان همانند سایر کارکنان دولت سمت دیوانی پیدا کردند و به تدریج موقعیت اجتماعی آنان به دلیل پیدایش سبک جدید تعلیمات که متأثر از ممالک اروپا و گسترش روز افزون تعلیمات عمومی و سوادآموزی بود، از محاق ابهام بیرون آمد و نقش واقعی معلمان در عرصه تعلیم و تربیت کشور بارزتر گردید.
طی این دوره اندیشه تأسیس مدارس جدید در صدر خواستههای نواندیشان داخل و خارج از کشور قرار گرفت و تربیت معلم برای کانونهای آموزشی به منظور هماهنگی با شرایط جدید تحولات فرهنگی از اولویت خاص برخوردار شد. انتظار جامعه چنین بود که معلمان، هم به لحاظ نگرشی، ضرورتهای جدید را دریابند و هم به جهت مهارتی با فنون و روشهای جدید آشنا شوند. باید اذعان کرد تا این زمان کوششی هدفمند برای استقرار یک نظام فراگیر تربیت معلم به عمل نیامده بود. به طوری که طی این مدت معلمان مراکز آموزشی با ذوق و سلیقه شخصی، برنامههای تحصیلی را برای مدارس و کلاس درس تنظیم میکردند تا اینکه در سال 1297 (ه.ش) مجلس، به حکم ضرورت، لایحه تأسیس «دارالمعلمین» و «دارالمعلمات» را به تصویب رساند و بدینسان ایجاد مراکز تربیت معلم برای پسران و دختران جنبه قانونی به خود گرفت.
سایر مراکز مهم تربیت معلم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی عبارت بودند از:
دارالمعلمین عالی سال 1308
دانشسراهای مقدماتی و عالی سال 1312
تشکیل کلاسهای کمک آموزگاری سال 1322
دانشسرای کشاورزی سال 1328
مراکز تربیت معلم دو ساله روستایی سال 1332
دانشسرای عشایری سال 1334
مراکز تربیت معلم یکساله سال 1338
دوره تربیت معلم حرفهای پسران و دختران سال 1341
تشکیل دورههای آموزشی سپاه دانش سال 1342
دانشسرای عالی سپاه دانش سال 1343
آموزشگاه تربیت معلم روستایی در دزفول سال 1343
مؤسسه تربیت معلم و تحقیقات تربیتی سال 1343
دانشسرای عالی صنعتی سال 1343
مرکز تربیت معلم دینی سال 1345
مرکز تربیت معلم پیشوا
مراکز تربیت معلم کودکان استثنایی سال 1347
مراکز دانشسرای راهنمایی سال 1348
مراکز تربیت معلم دو ساله فنی و حرفهای
دانشسرای هنر
مراکز تربیت مربی کودک سال 1351
دانشکدههای علوم تربیتی دانشگاهها
دانشگاه تربیت معلم
تغییرات و تحولات تربیت معلم پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اساسنامهها و آییننامهها و برنامههای مراکز تربیت معلم و تربیت دبیر دانشگاهها، تغییراتی به وجود آمد و در مورد کارآموزان این مراکز آموزشی و استخدام آنان قوانینی وضع شد. برای تربیت و تأمین معلمان مدارس ابتدایی، استثنایی، راهنمایی تحصیلی، متوسطهی عمومی و فنی و حرفهای، رشتههایی جدید بر رشتههای قبلی افزوده شد.
در سالهای تحصیلی 1359-60 دربارهی تغییر ساختار تربیت معلم و تهیه برنامههای درسی، مطالعاتی در دفتر تحقیقات و برنامهریزی درسی (در حال حاضر این دفتر با نام دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی فعالیت دارد.)
و دفتر تربیت معلم و شورای عالی آموزش و پرورش صورت گرفت و نظر مسؤلان وزارت آموزش و پرورش بر این بود که:
مراکز تربیت معلم باید در مراکز استانها توسعه یابد.
سطح تحصیلات فارغالتحصیلات مراکز تربیت معلم، برای تدریس در دوره ابتدایی و راهنمایی تحصیلی باید فوق دیپلم باشد.
فعالیت مراکز تربیت معلم در استانها به صورت شبانهروزی صورت پذیرد.
رشتههای تحصیلی مراکز تربیت معلم به دو سال افزایش یابد.
به منظور تدریس در دوره ابتدایی، رشته آموزش ابتدایی ایجاد شود.
در برنامه درسی، دروس معارف اسلامی، اخلاق و تربیت اسلامی گنجانده شود.
در انتخاب دانشجو برای مراکز تربیت معلم، علاوه بر صلاحیتهای علمی، به صلاحیتهای اخلاقی نیز توجه شود.
مهمترین نهادها و مراکز تربیت معلم پس از پیروزی انقلاب اسلامی عبارت بودند از:
دانشسراهای تربیت معلم دو ساله و چهار ساله
گروه هماهنگی تربیت معلم
دانشگاههای تربیت معلم و دانشکدههای علوم تربیتی و تربیت دبیر
دورههای کارشناسی ناپیوسته
دفتر تربیت معلم
سایر روشهای تأمین معلم موردنیاز مدارس در شهرها و روستاها در سالهای اخیر از طریق سیاستها و تدابیری صورت میپذیرفت که ذیلاً به آنها اشاره میشود.
به کارگیری سرباز معلم در سطح دیپلم، فوق دیپلم و لیسانس پس از طی دورههای آموزشی، نظامی و فرهنگی
استخدام معلمان ابتدایی از میآن آموزشیاران نهضت سوادآموزی
استفاده از دبیران شاغل، دانشجویان دانشگاهها، شاغلان سازمانهای اداری وزارت آموزش و پرورش برای تدریس در دورههای متفاوت تحصیلی به صورت حقالتدریس
برگزاری آموزشهای ضمن خدمت و فراهم کردن شرایط ادامه تحصیل معلمان پایههای گوناگون از طریق مأموریت تحصیلی
مرحله گزینش معلمان
در گذشته، شرط ورود به دانشسراهای مقدماتی که یکی از روشهای تربیت معلم بود، دارا بودن کارنامه قبولی در کلیه واحدهای درسی سال اول و دوم نظری نظام جدید آموزش متوسطه با حداقل سن 15 سال تمام و حداکثر 18 سال تا اول مهر ماه سال ورود به این مراکز بود. این دانشآموزان منحصراً از میآن داوطلبان بومی مناطق محروم همان استان انتخاب میشدند و تحصیل در این مراکز شبانه روزی بود.
امروزه داوطلبان ورود به مراکز تربیت معلم باید دارای شرایط زیر باشند.
الف) تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران
ب) دارا بودن صلاحیت اخلاقی و اعتقادی متناسب با شئون معلمی
ج) داشتن صحت مزاج و سلامت تن و روان ارایه گواهی از کمیسیون پزشکی استان
د) دارا بودن دیپلم کامل متوسطه
در چند سال اخیر، برای جذب جوانان با صلاحیت به شغل معلمی، ادغام آزمون ورودی مراکز تربیت معلم در آزمون ورودی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در نظر گرفته شده است. از جمله سیاستهای جدید می توان به اختصاص دادن سهمیه ویژه به دانشگاهها و مراکز عالی وابسته به وزارت آموزش و پرورش در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری اشاره کرد، همچنین اخذ تعهد برای خدمت دبیری از دانشجویان مراکز تربیت معلم در بدو تحصیل و دانشجویان رشتههای دبیری در آخرین سال تحصیل و فارغالتحصیلات آزاد دانشگاهها در آغاز دوره ویژه مهارتهای تعلیم و تربیت.
مرحله آمادهسازی و تربیت معلمان
در ایران، تربیت معلم در سطح ابتدایی و راهنمایی بر عهده آموزش و پرورش و آمادهسازی و تربیت معلم در سطح متوسطه همزمان بر عهدهی آموزش و پرورش و آموزش عالی است.
کسب صلاحیت معلمی شامل سه دورهی: الف) کاردانی با حداقل 67 و حداکثر 72 واحد درسی ب) کارشناسی ناپیوسته با حداقل 65 و حداکثر 70 واحد درسی ج) کارشناسی پیوسته با حداقل 130 و حداکثر 135 واحد درسی است.
دانشجو معلمان در دورههای گوناگون موظف به گذراندن دروس عمومی، دروس تخصصی و آموزشهای تربیتی هستند. آموزشهای تربیتی، درسهای مربوط به مهارتهای معلمی، کلاسداری و دروس تربیت معلم ایران به صورت خطی تنظیم شده است و تقدم و تأخر درسها اهمیتی ویژه دارد.
موضوع یا رشته تخصصی در برنامه تربیت معلم با حجیمتر کردن کتابهای درسی همراه است. عاملی که موجب میشود بر مفاهیم به طور سطحی تأکید میشود و کمتر به دانشجو فرصت پژوهش داده میشود.
مرحله جذب، نگهداری و استخدام معلمان
براساس برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1379-1383)، در قسمت آموزش و پرورش، در زمینه جذب، نگهداری و استخدام معلمان راهکارهای اجرایی مورد تأکید قرار گرفتند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. ایجاد تعادل و توازن در امتیازات معلمان شاغل و دارندگان مدرک هم سطح در کلیه دورههای تحصیلی، براساس ساعات موظف و ویژگیهای هر دوره.
2. ارتقای معلمان واجد شرایط دارای مدرک دیپلم و کاردانی به ویژه در دوره ابتدایی (حداقل یک مقطع تحصیلی).
3. ارتقا تا 20 درصد از کارکنان دارای مدرک کارشناسی به کارشناسی ارشد.
4. اعمال سیاستهای تشویقی برای معلمان و مربیان پذیرفته شده در دوره دکتری.
5. تعیین نرخ حقالتدریس معلمان در حکم ضریبی از حقوق فوقالعاده برای ایجاد انگیزه و افزایش ضریب به کارگیری نیروهای مجدد.
پژوهشها و مطالعات نشان میدهند که در پذیرش داوطلبان به کسوت معلمی، به عوامل تحصیلی و صلاحیتهای اخلاقی توجه شده است، اما مبنای صلاحیت اخلاقی بیشتر ارزشهای اسلامی و رفتارهای دینی داوطلبان است و ویژگیهای شخصیتی آنان از قبیل انگیزش، ارتباط میآن فردی، خودشکوفایی و خود راهبردی و ویژگیهای عاطفی مانند علاقهمندی به کار معلمی، حس همکاری، اشتیاق، تفکر دانشآموز محوری مورد توجه قرار نگرفته است. آزمونهای عملکردی به منظور سنجش صلاحیت حرفهای داوطلبان کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین داشتن گواهینامه معلمی و گذراندن موفقیتآمیز امتحانات تعیین صلاحیت حرفهای که از شروط حتمی برای ورود به حرفه معلمی در کشورهای پیشرفته دنیاست، در کانون توجه نهاد تربیتی کشورمان نیست.
دانشسراهای تربیت معلم جزء سابقه خدمت رسمی آنان به منظور که از نظر ترفیع (پایه، گروه، بازنشستگی) قابل محاسبه خواهد بود.
مرحله گزینش معلم
شرط ورود به رشتههای متنوع مراکز تربیت معلم، صرفنظر از این که فرد در کدام دوره تحصیلی تدریس خواهد کرد، داشتن مدرک کامل متوسطه (Abitur) است که برای دریافت آن گذراندن 13 سال تحصیلی ضرورت دارد. مؤسساتی که امر تربیت معلم را بر عهده دارند دارای اسامی گوناگوناند که مهمترین آنها عبارتند از: «آکادمی تربیت معلم»، «دانشکده علوم تربیتی»، «دانشگاههای علوم و فنون»، «دانشکده هنر و موسیقی» و «معلمان مدارس حرفهای در انستیتوهای تربیت معلم حرفهای» (Berful Padagogisch Institue). از جمله شرایط ورود به این مؤسسات داشتن سوابق تحصیلی درخشان است که باید به تأیید مقامات مدرسه رسیده باشد.
مرحله آمادهسازی و تربیت معلمان
تربیت معلم، طی دو مرحله آموزشهای نظری و آموزشهای عملی انجام میپذیرد. آموزشهای نظری به داوطلبان ورود به حرفه معلمی از طریق دانشگاهها و آموزشهای عملی از طریق مراکز وابسته به وزارت آموزش و پرورش و فرهنگ ایالتها انجام میشود. مرحله نخست با توجه به این که دانشجو، داوطلب تحصیل در کدام دوره تحصیلی است سه تا هفت سال به طور میآنجامد. در صورتی که دانشجو این مرحله را با موفقیت بگذراند وارد مرحله دوم میشود. مرحله دوم در واقع یک دوره کارآموزی (Referandariat) است و مدت آن برای همهی داوطلبان تدریس و کلیه دورههای تحصیلی دو سال است.
داوطلبان ورود به حرفه معلمی که قصد تدریس در سطوح پایینتر تحصیلی را دارند به گونهای تربیت میشوند که هم از عهده تدریس در دوره ابتدایی برآیند و هم بتوانند دو درس از دروس دوره اول متوسطه (/Haupt Gymnasium/ Real schule) را تدریس کنند.
در مدت تحصیل دانشجویان در دانشگاهها، آنان موظفند چهار هفته برای هر یک از موضوعهای تخصصی در مدارس به تدریس عملی بپردازند. همچنین در مرحله «کارآموزی» دانشجویان به مدت یک روز در هفته در سمینارها و کلاسهایی شرکت میکنند که هدف از آن ارایه اطلاعات بیشتر یا افزایش مهارت در آنان است. با به پایان رسیدن این دو مرحله، دانشجویان خود را برای آزمونهای کتبی و شفاهی آماده می سازند. در صورت موفقیت در مراحل دوگانه برنامه تربیت معلم و موفقیت در امتحانات مرحله نهایی، داوطلبان باید در آزمونهای تأیید صلاحیت شرکت کنند و عبور موفقیت آمیز ز این مرحله تا حدودی امکان ورود به حرفه معلمی را برای آنان فراهم میسازد.
مرحله تأیید صلاحیت دارای دو آزمون است و نتیجه موفقیت در آزمون دوم، تأیید صلاحیت حرفهای است که دانشجویان فقط در دو نوبت میتوانند در آن شرکت کنند. افرادی که از عهده امتحانات مذکور برآیند به دریافت گواهینامه معلمی نایل میآیند. گفتنی است که این گواهینامه به خودی خود برای پیوستن یه کسوت معلمی کافی نیست و فقط در حکم صلاحیت و اعتبار اشتغال به حرفه معلمی تلقی میشود.
مرحله جذب، نگهداری و استخدام معلمان
با به پایان رسیدن دوران تحصیل پیش از خدمت و کسب گواهینامه معلمی، داوطلبان درخواست استخدام خود را مطرح میکنند. وزارت آموزش و پرورش و فرهنگ ایالت یا اداره کل مدارس ایالت این تقاضا را بررسی میکند. سپس براساس نیاز منطقه، رشته و موضوع تخصصی داوطلبان، نمرات امتحانی، سوابق تحصیلی، چگونگی عملکرد آنان در دوره کارآموزی، عدهای از آنان را انتخاب و استخدام میکند. این استخدام جنبه آزمایشی دارد، بدین معنی به مدت یک تا پنج سال نحوه تدریس و عملکرد آنان، تواناییهای حرفهای و مجموع قابلیتهایشان تحت نظر راهنمایان، مدیران مدارس همکاران پر تجربه قرار می گیرد و در صورتی که معیارهای لازم را دارا باشند به استخدام رسمی وزارت آموزش و پرورش و فرهنگ ایالت در خواهند آمد.
براساس قانون استخدام کارکنان دولت و طبقهبندی شغلی، معلمان در استرالیا از موقعیت اجتماعی و اقتصادی شایسته برخوردارند و جوانان با توجه به شأن اجتماعی این حرفه آن را در ردیف نخستین اولویتهای حرفهای خود منظور میکنند و بدینسان عدهی داوطلبان شغل معلمی افزایش یافته است. حاکمیت چنین شرایطی هم آثار کمی و هم آثار کیفی مثبتی را در قالب گرایش جوانان با استعداد به این حرفه را در برداشته است و علاوه بر آن، امکان گزینش اصلح و جذب موجهترین افراد را از میآن داوطلبان شغل معلمی میسر ساخته است.
اخیراً دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی با همکاری وزارت آموزش و پرورش و فرهنگ ایالتها دورههای آموزش ضمن خدمت برای معلمان ایجاد کردهاند. معلمان در هر ایالت بر حسب نیاز و علاقه خویش و با هماهنگی قبلی با مدیران مدارس و مقامات محلی آموزشی میتوانند در این دورهها شرکت کنند.
گزینش معلم
از دهه 1970 به علت رشد کمی مدارس و شمار فراوان دانشآموزان، نهاد آموزش و پرورش نتوانست افراد واجد شرایط را برای معلمی جذب نماید. اما به تدریج از سوی وزارت آموزش و پرورش ضوابطی در زمینه گزینش و استخدام معلمان شایسته به ویژه برای مدارس ابتدایی و دوره اول و دوم متوسطه مشخص شد. از آن پس اقداماتی در جهت ارتقای سطح معلومات و دانش حرفهای معلمان کشور به عمل آمد و استخدام معلمان با درجه تحصیلی دانشگاهی (لیسانس و بالاتر از آن) در اولویت قرار گرفت. در سال 1995، 7/87 درصد معلمان ابتدایی، 8/90 درصد معلمان دوره اول دبیرستان، 1/97 درصد معلمان دوره دوم دبیرستان دارای تحصیلات دانشگاهی لیسانس و بالاتر بودهاند.
آمادهسازی و تربیت معلم
در دو دهه اخیر، دانشگاههای تربیت معلم بسیاری ایجاد شدهاند که فقط به تربیت معلم و پژوهش در زمینههای گوناگون آموزش و پرورش می پردازند و با ارایه دورههای فوق لیسانس و بالاتر، (شرایط لازم را برای ادامه تحصیل معلمان شاغل فراهم میآورند. از شروط لازم برای ورود به حرفه معلمی داشتن گواهینامه معلمی است که به دوره مشخصی اختصاص ندارد.
فارغالتحصیلان دوره لیسانس گواهینامهای دریافت میکنند که اعتبار آن مادامالعمر است و دارندگان درجه تحصیلی فوق لیسانس و دکتری به دریافت گواهینامه ویژه هر دانشگاه یا مؤسسهای که بخواهد گواهینامه معلمی صادر کند، باید قبلاً از وزارت آموزش و پرورش مجوز لازم را دریافت کرده باشد.
در صورتی که متقاضیان، در دانشگاهها یا مدارس عالی مجاز و معتبر تحصیل نکرده باشند، وزارت آموزش و پرورشزا طریق برگزاری آزمون به دادن گواهینامه معلمی به آنان اقدام میکند.
معلمان مدارس ابتدایی و دوره اول دبیرستان با گذراندن دوره دو ساله آموزشی در یکی از مؤسسات آموزش عالی گواهی درجه دو دریافت میکنند.
جذب، انتخاب و استخدام معلمان
گذشته از دارا بودن گواهینامه معلمی که اولین شرط ورود به حرفه معلمی است، دومین شرط توفیق در امتحان تعیین صلاحیت حرفهای است که هیئت آموزش و پرورش ایالت و شهرداریها آن را انجام میدهند. گزینش معلمان برای مدارس استان و شهرستان جزء مسؤلیتهای شورای آموزش و پرورش استان است. در مدارس خصوصی مدیران یا شوراهای ویژه مدرسه انتخاب معلمان را بر عهده دارند. به سبب عدهی زیاد داوطلبان، انتخاب معلم براساس نتایج آزمونهای علمی، مصاحبهها و سنجش تواناییهای کاری داوطلبان انجام میشود. آزمونها به صورت کتبی و شفاهی انجام میشود و به این طریق اطلاعات عمومی داوطلب و شایستگیهای حرفهای او در زمینه روشهای تدریس و سایر تواناییهای تخصصی ارزشیابی میشود. سپس معلمان در مصاحبهای که از سوی وزارت آموزش و پرورش، علوم و فرهنگ برگزار میشود، شرکت میکنند و در صورت پذیرفته شدن استخدام میشوند.
همچنین حقوق معلمان براساس دو عامل اساسی، تحصیلات و سابقه کار پرداخت میشود و هر سال مورد تجدیدنظر قرار میگیرد. در هر وضعیت، معلمان بیش از سایر کارکنان همردیف خود حقوق میگیرند، مگر در سنین آخر خدمت خود باشند مشخص است که مدیریت رده بالاتری است.
1. اصل توجه به روند تربیت معلم به صورت یک نظام باز و آزاد
در جمهوری اسلامی ایران تربیت آموزگاران ابتدایی و دبیران دوره راهنمایی در مراکز تربیت معلم تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش انجام میشود و تربیت دبیران دوره متوسطه تحصیلی از طریق مراکز آموزش عالی، دانشکدههای علوم تربیتی و دانشگاههای تربیت معلم صورت می گیرد. ولی از آنجایی که فارغالتحصیلان اینگونه مراکز از جنبه کمی نمیتوانند پاسخگوی تقاضاهای رو به رشد دستگاه تعلیم و تربیت از جهت تأمین معلم متخصص باشند، لازم است به منظور حل مشکل کمبود معلم دانش آموخته و ماهر و بهرهگیری از نیروهای متخصص آزاد، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی از طریق هماهنگی با وزارت آموزش و پرورش به تأسیس دورههای یکساله و دو ساله اقدام نمایند و در سطحی گسترده و با ارایه آموزشهای لازم، آنان را با مطالب و مباحثی در زمینه مهارتهای معلمی آشنا سازند. داوطلبان ورود به کسوت معلمی ضمن داشتن تخصص در رشتههای گوناگون علمی میتوانند با گذراندن این دورهها، به فراگیری برخی از دروس اختصاصی و دروس تربیتی بپردازند، تا برای تصدی حرفه معلمی از شایستگیهای لازم برخوردار شوند.
2. اصل گزینش اصلح معلمان
در جمهوی فدرال استرالیا معلمان از موقعیت اجتماعی و اقتصادی شایستهای برخورداراند. چنین موقعیتی سبب میشود نسل جوان به این حرفه با دیده احترام بنگرد و آن را جزو اولویتهای شغلی خود منظور نماید.
اما در ایران، از آنجایی که معلمان از موقعیت اجتماعی و اقتصادی شایستهای برخوردار نیستند، حرفه معلمی برای جوانان به ویژه جوانان مستعد و هوشمند جاذبهای ندارد و در مقایسه با سایر مشاغل از اولویت برخوردار نیست.
به خوبی روشن است که اصلاح و غنا بخشیدن به برنامههای تربیت معلم تابع تواناییها و قابلیتهای ورودیهای این نظام است و راهحل آن بهبود بخشیدن به منزلت شغلی، موقعیت اجتماعی و تسهیلات رفاهی معلمان و تکریم شخصیت معلم و ارجگذاری به شغل معلمی است. زیرا تنها وجود داوطلبان صاحب صلاحیت بیش از عدهای که دستگاه آموزش و پرورش به آنها نیاز و امکان جذب آنها را دارد، امکان انتخاب اصلح را فراهم میسازد.
3. اصل تربیت و آمادهسازی معلمان در مراکز دانشگاهی و مؤسسات آموزش عالی
در کشور استرالیا، دانشگاهها وظیفهی تربیت معلم برای همهی سطوح و دورههای تحصیلی را بر عهده دارند، زیرا هدف آن است که معلمینی با شایستگی و کارایی بسیار تربیت شوند. در این مورد لازم است همه جنبههای تربیت معلم مورد توجه قرار گیرد تا معلم بتواند روشهای یادگیری گوناگون را با توجه به موقعیتهای متفاوت مورد استفاده قرار دهد، استعدادهای دانشآموزان را شکوفا سازد و از فناوری آموزشی به طور کامل و مؤثر بهره گیرد.
از جنبههای مهم دیگر در کشور یاد شده تدریس عملی است، عاملی که سبب کاهش فشارهای روانی، اضطرابها و دلهرههای ناشی از عهدهدار شدن مسؤولیت تدریس در سالهای آغازین خدمت است.
در نظام تربیت معلم ایران شرط ورود به دانشسراهای مقدماتی، داشتن مدرک سوم راهنمایی (مدت تحصیل در دانشسراها چهار سال) یا مدرک دوم نظری (مدت تحصیل در دانشسرا دو سال) است و به فارغالتحصیلان مدرک دیپلم کامل متوسه در رشته آموزش ابتدایی اعطا میشود. البته در پرتو سیاستهای ارتقای سطح مدارس ابتدایی و روستایی به تدریج دانشسراهای مقدماتی منحل شدند، با وجود این آخرین تصمیمات وزارت آموزش و پرورش مبنی بر احیای موقت دانشسراهای مقدماتی است و پیشبینی شده است به دلیل کمبود معلم در مقطع ابتدایی در بعضی از مناطق محروم، دانشسراهای مقدماتی مجدداً احیا شوند. از طرفی با بهرهگیری از تجارب کشورهای موفق در این زمینه، تأکید بیشتر بر دورههای کارورزی و تدریس عملی در مراکز تربیت معلم ایران از ضروریاتی است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد، ضمن اینکه محیطهای آموزشی باید انعطافپذیر باشند و فرصتهای متنوع و امکام تجربیاتی را فراهم آورند که پاسخگوی نیازهای حرفهای معلمان باشد.
4. اصل جذب، نگهداری و استخدام معلمان
در جمهوری فدرال استرالیا، با سپری شدن مراحل دوگانه تحصیل و کسب موفقیت در آزمونهای کتبی و شفاهی، دانشجو معلمان گواهینامهای دریافت میکنند که در حکم صلاحیت و اعتبار اشتغال به حرفه معلمی است. سپس وزارت آموزش و پرورش به درخواست داوطلبانی که به دریافت گواهینامه معلمی نایل آمدهاند، براساس نیاز ایالتی، کسب امتیازات درخشان تحصیلی، عملکرد آنان در دوره دو ساله کارآموزی، امتحان تعیین صلاحیت حرفهای و نیاز منطقه و مدارس دولتی، به رشتهها و موضوعات تخصصی آنان رسیدگی میکند و از این بررسی افرادی که واجد شرایط لازم هستند انتخاب و استخدام میشوند. چنانچه این افراد در دوره آزمایشی از عهده انتظارات برآیند، میتوانند به استخدام دایم وزارت آموزش و پرورش ایالت در حکم کارمند رسمی و دایمی دولت در آیند.
نظام تربیت معلم کشور ما از چنین ویژگیهایی برخوردار نیست. بدین معنا که فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم و دانشکدههای عاوم تربیتی با توجه به قانون متعهدان خدمت بدون پشتسر گذاشتن آزمونهای تعیین صلاحیت و دریافت گواهینامه معلمی (به آن صورت که در کشور استرالیا متداول است) وارد حرفه معلمی میشوند. اعطای چنین تضمین شغلی از بدو ورود به معلمان فارغالتحصیلان موجب میشود تا داوطلبان از انگیزه کافی برای کسب تواناییها و قابلیتهای حرفهای بیشتر برخوردار نباشند و کوششی در جهت ارتقای سطح علمی خود به عمل نیاورند. بنابراین باید با استفاده از تدابیری کوشید تا تحرک و انگیزهی بیشتری در داوطلبان به وجود آورد، یعنی داوطلبانی که از حداقل ویژگیهای لازم بهرهمند نیستند نتوانند به سادگی به این کسوت در آیند. حداقل شرایطی فراهم شود تا دانشجو معلمان ساعی، با انگیزه و ممتاز از وضعیت استخدامی بهتر برخوردار گردند، و به رتبههای علمی بالاتر و معلمان باسوادتر توجه بیشتری معطوف گردد.
5. اصل برخورداری از آموزشهای ضمن خدمت به منظور ارتقای صلاحیتهای شغلی معلمان
آموزشهای ضمن خدمت معلمان به منظور ارتقای سطح کیفی دانش حرفهای آنان در استرالیا مورد توجه خاص وزارت آموزش و پرورش و شوراهای تربیتی قرار دارد. کانونهای آموزشی ضمن خدمت معمولاً در مراکز و دانشگاههای تربیت معلم، دانشکدههای علوم تربیتی و آموزشکدههای فنی تربیت دبیر برگزار میگردد.
طی سالهای اخیر، در استرالیا، مقامات آموزش و پرورش به این نکته مهم توجه کردند که به منظور پاسخگویی به نیازها و تقاضاهای روز، در راستای تحقق اهداف آرمانی آموزشی، آموزشهای ضمن خدمت باید در کانون توجه قرار گیرد. به ویژه آن که فناوری آموزشی و استفاده روز افزون آن در کلاس درس، گسترهی کار معلم را تغییر داده است و او را به هدایتکننده جریان یادگیری و تسهیلکننده فرایند آموزش مبدل کرده است.
در حال حاضر آموزشهای ضمن خدمت در ایران در قالب دو دوره کوتاهمدت و بلندمدت ارایه میشود. دورههای کوتاهمدت 15 تا 300 ساعت آموزشی را در برمیگیرد.
این دورهها به صورت بازآموزی، کارآموزی و گردهماییهای آموزشی و به صورت متمرکز، استانی و منطقهای تشکیل میشوند. دورههای بلندمدت برای نخستین بار از سال 1370 اقدام به پذیرش دانشجو نمود، (براساس کنکور سراسری) که مجری آن اداره کل آموزشهای ضمن خدمت است. اما بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد که آموزشهای ضمن خدمت از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نیستند و بر کیفیت و تواناییهای معلمان شاغل تأثیری مطلوب ندارند.
باید اذعان داشت در کنار علایق شخصی داشتن انگیزه برای کسب معلومات بیشتر، انگیزه کسب امتیاز به منظور ارتقای شغلی یکی از عمدهترین دلایل شرکت در این دورههاست. حجم زیاد دروس، عدم صلاحیت علمی اساتید، کمبود کتاب و جزوه و تجهیزات و وسایل آزمایشگاهی نقاط ضعف این دورهها است که در نتیجه، بر عملکرد معلمان تأثیری مثبت نداشته است.
7. اصل تسهیلات رفاهی و شأن و اعتبار معلم
در استرالیا، معلمان از نظر دریافت حقوق و دستمزد در رده کارکنان سطوح بالای شغلی و کارمندان ارشد دولت قرار دارند. اگرچه میزان حقوق معلمان مدارس ابتدایی و دورهی اول و دوم متوسطه با هم فرق دارند، اما در مقام مقایسه، با دستمزد سایر کارکنان دولت از مقیاس بالایی برخوردار است و هر سال نسبت به افزایش حقوق معلمان در کلیه سطوح تحصیلی به منظور بالا بردن قدرت خرید و ارتقای سطح رفاهی آنان تصمیماتی اتخاذ میشود.
در ایران با وجود قدمهایی که در راه بهبود موقعیت مالی معلمان در سالهای اخیر برداشته شده است، اما هنوز معلمان ما درگیر مسایل و مشکلات معیشتی خود هستند. شأن و منزلت، موقعیت اجتماعی و طبقاتی، رفاه و حقوق و مزایای حاصل از حرفه معلمی پاسخگوی نیازها و انتظارات این قشر از جامعه نیست. به طور یکه امنیت شغلی اگر به معنای تثبیت موقعیت شغلی و نگرانی از دست دادن آن باشد، اصلاً در شغل معلمی مطرح نیست. زیرا موقعیت مالی این شغل چنان رقتانگیز است که کسی در آرزوی کسب این مقام نیست، مگر کسانی که علاقهای ویژه به شغل معلمی دارند. اما اگر امنیت شغلی به معنای آینده شغلی، تأمین معاش و دورنمای آن باشد، باید اذعان داشت که متأسفانه شرایط ناامیدکننده است و به همین دلیل اکثر معلمان ترسی از اخراج شدن ندارند.
پیشنهادهای کاربردی
از آنجا که در قلمرو آموزش و پرورش، معلمان نقشی بسیار اساسی، مؤثر و محوری برعهده دارند و از سبب سازان قوام بخشیدن به نظامهای آموزش و پرورش، محسوب میشوند. بنابراین باید هم از نظر معلومات منطبق با دنیای امروز باشند و هم از نظر دانش حرفهای و آموزشی و پرورشی کاملاً مجهز و آماده باشند. به همین دلیل و با توجه به این نکته که هدف هر طرح پژوهشی به ویژه در حوزه آموزش و پرورش استفاده عملی آن برای برطرف کردن مشکلات احتمالی است، پیشنهادهای کاربردی زیر که برگرفته از یافتههای این کار پژوهشی است، ارایه میشود؛ با این هدف که مورد توجه مسؤولان وزارت آموزش و پرورش کشورمان قرار گیرد.
1. در مرحله گزینش معلمان
روشن است که اصلاح و غنا بخشیدن به برنامههای تربیت معلم، تابع تواناییها و قابلیتهای ورودیهای این نظام است. راهحل پیشنهادی این است که با بهبود بخشیدن به منزلت شغلی، موقعیت اجتماعی و تسهیلات رفاهی معلمان و تکریم شخصیت معلم و ارج نهادن به شغل معلمی و از راههای گوناگون مانند رسانههای گروهی، دولت و دستگاههای ذیربط تمهیداتی فراهم کنند که مستعدترین افراد از نظر علمی و اخلاقی داوطلب ورود به حرفه معلمی شوند. در این صورت است که می توان افراد با انگیزه و صلاحیتدار را بیش از افرادی که دستگاه آموزش و پرورش به آن نیاز دارد، به سوی این حرفه شریف جذب کرد و از میآن آنان بهترین و شایستهترین داوطلبان را برگزید.
2. در مرحله تربیت و آمادهسازی معلمان
تربیت و آمادهسازی معلمان برای همه سطوح و دورههای تحصیلی را باید دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و مدرسان کارآزموده دانشگاهی برعهده داشته باشند، حتی برای مناطق محروم نیز نباید به کمتر از این قانع باشد، زیرا این کار نه تنها سبب کاهش محرومیت نمیشود، بلکه محرومیت بیشتر این مناطق میشود. هر چند این موضوع نیازمند سرمایهگذاری بیشتر است، اما تجربیات کشورهای موفق در این زمینه به درستی این موضوع را روشن ساخته است که سرمایهگذاری برای تربیت معلم رشتههای مختلف در ابعاد کیفی وکمی، بهترین نوع سرمایهگذاری و محور هرگونه اصلاحات بنیادین در نظام آموزشی است. بنابراین تأسیس و گسترش مراکز دانشگاهی و مؤسسات آموزش عالی تربیت معلم از اقدامات اساسی و بنیادی است که باید مورد حمایت و پشتیبانی دولتمردان و قانونگذاران و دستاندرکاران تعلیم و تربیت کشور قرار گیرد. همچنین پژوهشهای بنیادین در زمینه تربیت معلم را باید دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی انجام دهند تا در پرتو آن حقایقی تازه در زمینهی استقرار نظام تربیت معلم کارآمد کشف شود. این امر نیاز به همکاری صمیمانه دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی کانونهای تربیت معلم، به ویژه مسؤولان آموزش و پرورش دارد و دستیابی به این هدف ضرورت تغییر رویکرد و نگرشی تازه و افزایش بودجه فعالیتهای پژوهشی را ایجاب میکند، تا بدین ترتیب انگیزه لازم برای انجام دادن طرحهای پژوهشی به ویژه در قلمرو تربیت معلم و از سوی پژوهندگان کشور فراهم آیند، با این هدف که یافتهها و نتایج این پژوهشها و کاربست آنها سبب برنامهریزی دقیق و علمی باید در قلمرو تربیت معلمان میشود. پیش از هر تصمیم یا اقدامی نخست به پژوهش بپردازیم و بعد به اجرای آن طرح اقدام کنیم. لازم است این کار به صورت قاعده و اصل کلی مورد عنایت کسانی قرار گیرد که خواستار آنند که نظام تربیت معلم کشورمان در تربیت معلمان صلاحیتداری که با تحولات روز هماهنگ باشند، گامهای استواری بردارند.
3. در مرحله جذب، نگهداری و استخدام معلمان
جذب، نگهداری و استخدام معلمان از میآن داوطلبان باید براساس نتایج آزمونهای علمی، مصاحبه و سنجش تواناییهای لازم برای ورود به حرفه معلمی انجام گردد و تنها کسانی به کسوت معلمی در آیند که علاقهمند و صلاحیت خود را به اثبات رسانده باشند. یعنی فرصتی ایجاد کنیم که داوطلبانی که از حداقل ویژگیهای لازم بهرهمند نیستند، به سادگی به این حرفه روی نیاورند. همچنین باید تدابیری بیندیشیم تا امکان ادامه تحصیل برای دانشجو معلمان ساعی پرانگیزه و ممتاز از نظر سوابق تحصلی و آشنا به واقعیتهای حرفهای خویش فراهم شود. همچنین برای ارتقای صلاحیتهای شغلی معلمان، لازم است آموزشهای ضمن خدمت بهتر است در مراکز و دانشگاههای تربیت معلم، دانشکدههای علوم تربیتی و آموزشکدههای فنی تربیت دبیر باشد، تا امکانی برای پاسخگویی به نیازها و تقاضاهای تازه مطرح شده محیط زندگی و دستیابی به اهداف آرمانی فراهم شود.
همچنین جایگاه، منزلت و موقعیت اجتماعی و طبقاتی، میزان رفاه و مزایای داده شده به معلمان باید پاسخگوی نیازها و انتظارات این قشر از جامعه باشد. باید بپذیریم که اصلاح آن در چارهاندیشیهای موضعی، پراکنده، گاه به گاه، مصلحتی، زودگذر و نظایر آن خلاصه نمیشود. این امر نیازمند تغییرات بنیادین در برنامهها و اندیشیدن تدابیری است که قدرت خرید معلمان را افزایش دهد و در شناساندن جایگاه و منزلت معلمان مؤثر افتد.